نحریر، (السامی) (ملخص اللغات) (یادداشت مؤلف)، حاذق، استاد، علامه، دانا، (یادداشت مؤلف)، بسیاردان: دلارام گفت ای شه نیک دان نه هر زن دودل باشد و ده زبان، اسدی، یکی نیک دان بخردی کز جهان زبون افتد اندر کف ابلهان، اسدی، بدبد است ارچه نیک دان باشد سگ سگ است ارچه پاسبان باشد، سنائی
نحریر، (السامی) (ملخص اللغات) (یادداشت مؤلف)، حاذق، استاد، علامه، دانا، (یادداشت مؤلف)، بسیاردان: دلارام گفت ای شه نیک دان نه هر زن دودل باشد و ده زبان، اسدی، یکی نیک دان بخردی کز جهان زبون افتد اندر کف ابلهان، اسدی، بدبد است ارچه نیک دان باشد سگ سگ است ارچه پاسبان باشد، سنائی
سعید، سعادتمند، خوشبخت، نیک اختر: جهاندار نیک اختر نیک روز شما را سپرد آن زمان نیمروز، فردوسی، دگر آتش ز جام می فروزان نشاط او چو بخت نیک روزان، فخرالدین اسعد، یافتستی روزگار امروز کن خویشتن را نیک روز و نیک فال، ناصرخسرو، بدان را نیک دارید ای عزیزان که خوبان خود عزیز و نیک روزند، سعدی، یکی گفتش ای خسرو نیک روز ز دیبای چینی قبائی بدوز، سعدی
سعید، سعادتمند، خوشبخت، نیک اختر: جهاندار نیک اختر نیک روز شما را سپرد آن زمان نیمروز، فردوسی، دگر آتش ز جام می فروزان نشاط او چو بخت نیک روزان، فخرالدین اسعد، یافتستی روزگار امروز کن خویشتن را نیک روز و نیک فال، ناصرخسرو، بدان را نیک دارید ای عزیزان که خوبان خود عزیز و نیک روزند، سعدی، یکی گفتش ای خسرو نیک روز ز دیبای چینی قبائی بدوز، سعدی
رهوار. هملاج. (یادداشت مؤلف). اسب خوش راه. (ناظم الاطباء). جواد. (مهذب الاسماء) : زپویندگان هرکه بد نیک رو خورش کردشان سبزه و کاه و جو. فردوسی. امیر گفت... اسبی نیک رو از آخر خیلتاش را باید داد. (تاریخ بیهقی)
رهوار. هملاج. (یادداشت مؤلف). اسب خوش راه. (ناظم الاطباء). جواد. (مهذب الاسماء) : زپویندگان هرکه بد نیک رو خورش کردشان سبزه و کاه و جو. فردوسی. امیر گفت... اسبی نیک رو از آخر خیلتاش را باید داد. (تاریخ بیهقی)